سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیا برای فتح جهان نیاز به ام بی ای است؟

طی چند دهه گذشته تب ام بی ای یا مدرک فوق لیسانس مدیریت (MBA) نه فقط کشورهای پیشرفته بلکه کشورهای در حال توسعه نظیر چین و هندوستان را نیز فراگرفته است.

جوانان این کشورها پس از کسب مدرک لیسانس و چند سال تجربه کار وارد دوره های دو ساله ام بی ای می شوند و امیدوارند که در این مدت راه های مدیریت و کارآفرینی را آموخته و بتوانند مدیران آینده شرکت های بزرگ و یا بنیانگذاران شرکت های جدید شوند.

اما بسیاری از موفقترین و ثروتمندترین بازرگانان و مدیران جهانی فاقد مدرک ام بی ای هستند.

بیل گیتس بنیانگذار شرکت مایکروسافت که نرم افزارهایش سراسر جهان را قبضه کرده حتی مدرک لیسانس هم ندارد. استیو جابز بنیانگذار کمپانی اپل که محصولاتش از آیپاد تا تلفن همراهش مشتاقان زیادی دارد نیز پس از یک ترم دانشگاه را رها کرد.

امران سعید استاد کارآفرینی در صنعت نرم افزار در دانشگاه ام ای تی می گوید ام بی ای برای بعضیها مفید است و برای بعضی ها نه.

وی می افزاید: "اگر شما در شغلی هستید که می دانید می خواهید بمانید و به سرعت ارتقا پیدا می کنید، شاید چندان فکر خوبی نباشد که کارتان را رها کنید و بروید ام بی ای بگیرید. برای نمونه، اگر شما مهندس هستید و می خواهید مهندس بمانید و قصد ندارید وارد بخش مدیریت کار خود شوید بهتر است بمانید و به کار خود ادامه بدهید."

اما برای افرادی که خواهان تغییر سطح کار خود هستند ام بی ای شاید فکر بدی نباشد.

امران سعید می گوید ام بی ای برای کسانیکه در یکی از این چند وضعیت قرار دارند فکر بسیار خوبیست: "کسانیکه بدنبال تغییر اساسی در شغل خود هستند مثلا یکی مهندس است اما قصد دارد بانکدار شود. دوم کسانیکه در یک حوزه هستند اما می خواهند وارد بخش مدیریتی و بازرگانی این حوزه بشوند. سوم کسانیکه از یکی از مدارس درجه یک در مقطع لیسانس فارغ التحصیل نشده اند و فکر می کنند که شبکه ارتباطی فارغ التحصیلی خیلی قویی ندارند و بدنبال درها و فرصتهای بیشتر هستند، برای این افراد یک مدرسه بازرگانی درجه یک قطعا بسیار مفید است."

مدیریت و کارآفرینی، ذاتی یا آموختنی؟

برخی معتقدند که مدیریت و کارآفرینی یاد دادنی نیست. افراد باید آن را در خون خود داشته باشند و یا در محیطهایی رشد کرده باشند که این روحیه از کودکی به آنها تزریق شده باشد.

اما دیوید شرون استاد دانشکده مدیریت دانشگاه کالیفرنیا در برکلی می گوید کارآفرینی آموزش دادنی است و راه آن مطالعه موردی است، یعنی بحث و بررسی موارد موفق و ناموفق در دنیای تجارت.

وی می گوید: "با آموزش کارآفرینی از طریق روش موردی ما آنها را در شرایطی می گذاریم که مجبور به موضعگیری و خلاقیت فکر و بیان آن شوند."

تانیا ادریس دانشجوی دوره ام بی ای در دانشگاه ام آی تی یکی از این کلاس ها را گذرانده است.

وی می گوید: "ایده اصلی این نوع کلاس مطالعه موردی است. یعنی بحث درباره اینکه شرکت ها در فضای خاص کشورهای خود چه کردند که به موفقیت دست یافتند یا برعکس شکست خوردند. بنابراین هسته اصلی دوره های آموزش کارآفرینی این است که در شرایط اقتصادی و سیاسی خاص هر کشور و یا شرکتی، چطور برخی موفق هستند و برخی ناموفق."

این مطالعات موردی بصورت تیمی انجام می شود. گروه های چهار پنج نفره با هم بر روی این پروژه ها کار می کنند و همکاری و هماهنگی با یکدیگر برای راه اندازی یک شرکت را از درون کلاس ها می آموزند.

اما کارآفرینی دقیقا چه معنایی دارد؟ دیوید شرون به دو نوع تعریف اشاره می کند.

یکی تعریف تئوریک:

"جستجوی فرصتها ورای منابع موجود. این تعریف جالبی است. چون هم در آن فرصت وجود دارد و هم دستیابی به منابع بیشتر."

یکی هم تعریف عملی:

"راه اندازی شرکت. کارآفرینی اساسا شروع ماجراجویی است. این در واقع نگاه به کارآفرینی نه از زاویه تئوریک بلکه از زاویه عمل است."

امران سعید که پایه گذار چند شرکت بزرگ کامپیوتری بسیار موفق بوده می گوید کیفیت کالا و یا تکنولوژی ابداعی به تنهایی ضامن موفقیت نیست.

وی می افزاید: "شما بعنوان یک آنتروپرونور یا فرد کارآفرین به سرعت متوجه می شوید که نمی توانید تنها بر تکنولوژی تمرکز کنید. شما باید مفهوم بازرگانی را درک کنید. این اهمیت بیشتری دارد. باید بدانید که چطور تبلیغات و بازاریابی کنید چون در غیراینصورت شرکت نوپا و کوچک شما قابلیت رقابت با شرکت های بزرگ را ندارد."

اما جالب اینجاست که امران سعید خود تنها یک مدرک لیسانس مهندسی دارد و دوره ام بی ای ندیده است.

او موفقیت خود را مرهون دو عامل می داند: "یکی اینکه من از هنگامیکه دانشجو بودم خواننده تشنه روزنامه وال استریت ژورنال بوده ام. من فکر نمی کنم که روزی از زندگی من بگذرد بدون آنکه من نگاهی به این روزنامه بیاندازم. این روزنامه تجربه واقعی دنیای تجارت را در اختیار شما می گذارد."

و دوم اینکه اساتید ورزیده ای در دنیای عمل داشته است:

"من از همان اوایل شروع کارم راهنمایان استثنایی داشتم که به من کمک کردند بعد تجاری تکنولوژی را درک کنم."

دیوید شرون می گوید آنچه تضمین کننده موفقیت در دنیای کنونی است نه رهبری قوی بلکه کار تیمی بسیار هماهنگ است.

وی می گوید: "ما قویا به کار تیمی اعتقاد داریم. امروز به ندرت فرصتی پیدا می شود که در آن یک تیم سه چهار نفره بنیانگذار ماجرا نیستند. ارتباط این افراد با یکدیگر و رابطه مدیر با آنها بسیار مهم است"

و این عامل اصلی موفقیت در دنیای تجارت است. شاید مهمترین خدمت دوره های مدیریت بازرگانی آماده کردن افراد برای کارهای گروهی و پرهیز از تک روی باشد.

نقد فوق عینا از سایت بی.بی.سی آورده شده...

کاوه

 

» نظر