سلام
اتفاقا هنوز مساله فيل و تاريكيه ، در سطح حفظيات و شعار اطلاعات همه يكي شده اما در لايه عميقتر هنوز به شدت گيج مي زنيم. يعني هنوز درك ما به عنوان استاد دانشجو مسوول علمي و آموزشي صنعتگر و ... هنوز نمي دونيم كه يك فارغ التحصيل MBA چه دردي رو عملا مي خواد دوا کنه.
مثال مي زنم:
همه ما ممکنه بدونيم که در بحث بازاريابي يک شرکت ماتريس BCG چيه اما وقتي مي خوايم اطلاعات بازار رو بدست بياريم تا جايگاه محصولاتمون رو و شرکتمون رو بدونيم تازه مي فهميم که هرچي فکر مي کرديم مي دونيم تئوريه محضه و در عمل هيچ چيزي نمي دونيم.
بحث MBA هم به اين مرحله رسيده که حالا مي بينيم که همه حرف مي زديم که MBA فلان است و بهمان است و توانايي ها و ... و هنوز نميدونيم چطور MBA تربيت کنيم وچه انتظاري ازش داشته باشيم.
پس
هنوز قضيه فيل و تاريکيه منتهي نه در لفظ و مفهوم که در کاربرد و عمل
در مورد آنچه در عمل پس از ورود به دانشگاه وجود داره حتما مطلبي آماده مي کنم شايد به درد دوستان بخوره
با احترام
اميرحسين سرفرازيان