سلام آقا روح الله و آقا كاوه
فرموديد كه مدارك مستندي براي تقلب افراد قبول شده داريد.اگر نتونين يكي از اونا رو ارايه بدين،خودتون رو زير سوال بردين و از اعتبار حرفاتون كم كردين.
سلام
از اينكه به وبلاگم سر زديد متشكرم. ضمناً من مدت زيادي است كه وبلاگ شما را مي خوانم و با توجه به علاقه اي كه شما هم به مباحث مديريت نشان داديد در اينجا پيغام گذاشتم. من هم تقريباً از سال 79 در خارج دانشگاه مشغول به كار شدم (البته بخشي از اون به صورت پاره وقت بوده) و در تمام اين مدت مسائل مختلفي ذهنم رو مشغول كرده بود. تا اينكه امسال تصميم گرفتم مديريت شركت كنم و اين سرآغاز آشنايي من با وبلاگ شما بود. به هر حال از تبادل تجربيات (كه البته تجربيات من هنوز به حد قابل داري كه بشه تبادلش كرد نرسيده) قطعاً خوشحال مي شوم. متشكرم
وجه سوم: دوره هاي متداول آموزش ام بي اي چگونه است؟ همه مي دانيم که روشهاي متداولي براي آموزش ام بي اي در دنيا وجود دارد که اين روش که در دانشگاه هاي ما اجرا مي شود يکي از آنهاست.ام بي اي آموخته شده در دانشگاه شريف 57 واحد است.(يعني در حدود 25 واحد از نمونه هاي مشابه اش بيشتر است) و اين هم کاملا منطقي است.براي اينکه اين دوره براي کساني طراحي شده که از رشته هاي غير مرتبط ليسانس به اين رشته مي آيند و لازم است با دانش زير بنايي در اين رشته آشنا شوند.اما اين موضوع براي مديران صدق نمي کند.و کلاسهايي از سنخ اقتصاد و آمار و ... براي کساني که واقعا مدير باشند ، کسل کننده و بي مورد است. پس در نتيجه حداقل 20 واحد از دروس اين رشته براي اين افراد اضافي است.بر مي گرديم به وجه دوم، بهتر نيست براي اين افراد فکر ديگري شود؟
وجه چهارم: امسال بالغ بر 400 هزار نفر در کنکور کارشناسي ارشد شرکت کردند و فقط 25 هزار نفر شانس قبولي دارند.در رشته هايي مثل ام بي اي که وضع اسفناک تر هم هست.حال لازم است با اين وضع وخيم و فشار و استرس و ... با گذاشتن چنين شرط هاي خنده داري و امکانات محدودي که داريم لطمه جبران ناپذيري به آينده سازان اين مملکت بزنيم.اگر شريف واقعا دلش براي وضع اسفناک مديريتي مي سوخت چرا اينقدر دير به فکر ايجاد دوره ي دکترا افتاد.حدقل مي توانست نگذارد دانش آموخته هاي قبلي اش هرز بروند و از طرفي به بسط دوره هاي ام بي اي در جامعه مي پرداخت.راستي دوره دومي هاي قبلي چه گلي به جمال جامعه زدند؟
وجه پنجم: حالا با اين وضع ، مديران لايق چه کنند؟ همين طور بنشينند تا يکي به فکرش برسد که براي آنها دوره ي تخصصي بگذارد! يا با اين شرط هاي خنده دار شايد بتوانند وارد نظام آموزش عالي شوند؟
به نظر مي رسد شرکت در کلاس و دوره رفتن يکي از معدود روشهاي آموختن باشد و نبايد اين جمله ابوعلي سينا را فراموش کنيم که «اگر براي يک غلط هزار دليل بياوري، مي شود هزار و يک غلط.»
اما خدمت آقا شاهين!
اخوي چي فکر کردي؟ نکنه به گمانت من و کاوه از اين حداقل هوش و درايت هم بي بهره ايم که ندانيم وقتي يک سوال حذف مي شود نمره اش بين بقيه ي سوالها پخش خواهد شد.
از طرفي به جز حضرت عالي حتي آن موسسه ي کذا هم ادعا نکرده که دو تا از تست هاي امسال رياضي حذف شده اند.حتي اگر چنين فرضي هم بکنيم باز يک جاي کار مي لنگد.
اولن شما از کجا مطمئني درصدهايت را درست حساب کردي و گزينه ها را درست زدي و وقتي سوالها بعد بيشتر از يک هفته آمد همه چيز يادت بود.چرا اين را مي پرسم ؟چون اگه شما مطمئن نباشي ، يقيه موارد خود به خود زير سوال مي رود.چرا ؟ بيا فرض کنيم.
فرض اول: يک نفر 20 تا تست را درست و4 تا غلط بزند و دو تا از تستها هم حذف شود.درصدش مي شود 66/66
فرض دوم: يک نفر 21 تا تست درست و 5 تا غلط بزند و يک تست حذف شود.دوباره درصدش مي شود 66/66
و همين طوري مي شود کلي درصد مشابه پيدا کرد و متاسفانه فرضيه ي شما کاملا غلط مي شود.
و اما حرف آخر.من و کاوه اصلا دوست نداريم بي خودي به کسي تهمت بزنيم .منظورمان هم رتبه ي اول و دوم نبود.ما مدارک مستدلي داريم که نشان مي دهد در کنکور امسال و سال گذشته تعدادي از کساني که شريف قبول مي شوند تقلب کرده اند.
وجه دوم: دانشگاه کجاست و براي چه کاري است؟ محلي براي کسب دانش ، و در کشور ما قبله ي آمال.بنا بر يکي از اصول قانون اساسي دولت وظيفه دارد امکان آموزش رايگان را براي افراد جامعه(بخوانيد جوانان) ايجاد کند.اکثر دانشگاه هاي ما فقط زير سايه ي حمايت دولت مي توانند حرکت کنند.حتي در تمام دنيا هم دانشگاه ها براي خودشان شخصيت دارند.يعني نمي آيند يک تعداد آدم خاص را بياورند دانشگاه، ازشان پول بگيرند و بهشان درس کلاسي و آکادميک و تخصصي بدهند و سر آخر يک مدرک دانشگاهي حواله شان کنند.خيلي راحت مي شود با زدن موسسات دولتي و خصوصي و تخصصي اين کار را به بهترين وجه انجام داد.نمونه ايراني اش سازمان مديريت صنعتي است.من که اصلا با از کنکور داوطلب گرفتنش هم مخالفم.آنها مي توانند خيلي راحت با جذب اساتيد متخصص و مجرب و با وضع شرايطي که واقعا براي داوطلبشان لازم است ، اقدام به جذب و آموزش آنان کنند و ديگر نيازي نيست که يک داوطلب مديرت بداند که نبايد براي اسم جمع سازمان ها صفت جمع مردم سالارانه بياورد.(تست 65 کنکور امسال) و دانشگاه به وظيفه ي اصلي اش که تربيت نسل آينده است مي پردازد.
وجه اول: مديران ما چه کساني هستند؟ (فکر مي کنم قبلا هم اين را گفتم) يک ضرب المثل نسبتا درست در ايران وجود دارد که اگر مي خواهي به جايي برسي بايد به يکي يا همه ي سه گانه ي پول ، پارتي و پررويي پناه ببري.يعني اگر مثلا مي خواهي مدير شوي يا بايد پولدار باشي(جنبه اقتصادي) ، يا پارتي داشته باشي(جنبه معمولا سياسي)، و يا پررو باشي.(جنبه اجتماعي) حالا منصفي است که ادعا کند اين سه خصيصه منجر به مديريت خوب مي شود.کاري هم به دولتي و خصوصي اش ندارم که گاهي خصوصي ها گوي سبقت را از نمونه هاي دولتي مي ربايند.
بگذاريد يک مثال بزنم.در سه دولت اخير کشورمان ، رييس دفترهاي رييس جمهور ، همه از فاميلهاي او بودند.خيلي از ماها هم استدلال مي آوريم که براي هماهنگي و اطمينان بيشتر اين مسئله لازم است.خوب، فرض کنيد همه ي مسئولان درجه يک و دو و سه کشوري و لشکري و خصوصي با همين استدلال چند تا از فاميلهايشان را بياورند زير پرشان ، مي دانيد چقدر مي شود؟
پس نتيجه ي اول اين است که اکثر مديران در کشور ما بر اساس معيارهايي به غير از صلاحيت انتخاب مي شوند و اسم مدير را يدک مي کشند.(البته منکر اين قضيه نمي شوم که قطعا در اين بين افراد لايقي هم وجود دارند.)
از وقتي که شريف آن شرط خنده دار را براي دوره ي شبانه اش گذاشت، دوستان مخالف و موافق با تمي احساسي به نقد يا تاييد آن پرداختند.شايد سرآمد دوستان موافق آقا رضاي مدير وبلاگ باشد که حتي در همين کامنت اخير يک گوشه هايي به اين طرح زده.با وجود تمام احترامي که براي آقا رضا به خاطر مدير و صاحب وبلاگ و بزرگتر بودنش قائلم ، اما مي خواهم براي يک بار که شده به اين مسئله کمي مستدل نگاه کنيم و من به عنوان تقريبامخالف و آقا رضا و يا ديگر دوستان به عنوان موافق و مخالف ، به بحث بنشينيم.
شايد بزرگترين اشتباهي که در تحليل ما از پديده ها رخ مي دهد يک سويه نگري به آنهاست.تقريبا مي شود گفت که در دنياي امروز پديده اي تک وجهي و مستقل از ديگر پديده ها وجود ندارد و چند وجهي ها (و حتي n وجهي ها ) جايگزين آنها شده اند.مثالهاي زيادي در ذهن من وجود دارد که شايد در صورت لزوم بعدا به آنها اشاره کنم.
اي خدااا دوباره .... رضا حرف زد .
اين دفعه باد از کودوم طرف اونده از طرف مستر شاهين (که متخصص در گرفتن فوق ليسانس هستن؟؟؟؟)
البته اونم اؤ شريف
سلام آقا كاوه
دست شما درد نكنه. واقعاً مطالب مفيدي درباره ام بي اي در اين وبلاگ ياد گرفتم.آقا كاوه يه لطف كنيد فايل هايي رو كه گذاشتيد روي يه سايت ديگه هم آپلود كنيد.سرور مگاشير خيلي گير ميده.من چندتا سرور خوب سراغ دارم كه معرفي مي كنم.موفق باشيد.
www.4shared.com
www.2shared.com
www.speedyshare.com
سلام ممنون ازمطالب خيلي مفيدتون ويك گله كوچيك ....!!!
و اون هم اينه كه فايلي كه از آقاي صداقت گذاشتين و فايلي كه مربوط به متنهاي تافل 1995-2000بود و برنامه تافل فلش و لينك آخر مربوط به منابع ام بي اي بدون پسورد باز نميشه اگه ممكنه يا پسوردشو بگين يا فايلهاش رو برام ايميل كنين.ببخشين اگه توقع زيادي دارم .بازم بخاطر اطلاعات خوي سايتتون ولينكهاي بسيار مفيدتون ممنون.