سلام شاهين جان خوشحالم هر از گاهي سري به اينجا ميزني...راستش رو بخواي من هم اولش همين حدس رو ميزدم كه ميخوان ميزان توانايي ما رو با تغيير شرايط بسنجند يا بعبارتي همون EQ يا هوش هيجاني كه شما گفتي. اما بعدش ديدم اين تغييرات بيشتر به بي نظمي هاي رايج در جامعه ما شبيه است تا يه برنامه حساب شده و روانشناسانه! براي سنجش هوش عاطفي (هيجاني). گذشته ازين تا بحال اين فارغ التحصيلهاي ام بي اي چه گلي بسر مديريت اين ممكلت زدند كه بشه عنوان كرد هوش هيجانيشون هم بايد بالا باشه تا موثرتر باشند؟ من كه نتونستم اطلاعاتي رو در مورد ميزان اثربخشي اين رشته در سازمانها و شركتهاي ايراني پيدا كنم. البته اونهاي كه رفتن اون ور آب، حتما تاثير خوبي براي ممالك خارجه! خواهند داشت. از طرفي من هنوز هم روي حرفم هستم كه با فرض اينكه هوش هيجاني در اين آزمون سنجيده شد اما تواناييهاي مدير شدن رو مگه ميشه با رياضي!!! و يا جي مت سنجيد؟!!! اصلا كسي كه سابقه كاري نداره و مثلا رياضيش خوبه چه طوري سر از آموزش مطالبي در مياره كه حاصل سالها تجربيات و تحقيقات مبدعين آنها در بطن سازمانها و شركتهاي مختلف بوده؟!!!! با اين اوصاف بنظرت ميشه احتمال داد نحوه گزينش دانشجويان اين رشته حرفه اي تر شده؟!

من كه چشمم آب نميخوره، البته اين كنكور باعث شد كه يه خورده روي هوش هيجانيم بيشتر كار كنم ! چرا كه انگار تحت تاثير تغييرات، زياد قرار ميگيرم.

برات آرزوي موفقيت دارم.