• وبلاگ : برترين وبسايت رشته ام.بي.اي و مديريت اجرايي
  • يادداشت : برگزاري آزمون ارشد 90
  • نظرات : 0 خصوصي ، 52 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     
    + امير 
    آخ ببخشيد , سوال دايره هاي دوار مال بخش کفايت داده بود.
    + امير 

    اين آخرين کامنت امشب هست که ميزنم .

    در کل بايد کشتي گيري رو در نظر بگيريد که ميخواد با 30 تا 40 تا کشتي گير ديگه کشتي بگيره .

    اين کشتي گير رو خودتون در نظر بگيربد و اون 40 تاي ديگه رو سوالهاي جي مت .وقتي فن و تکنيک زيادي علاوه بر مفاهيم اصلي بلد باشيد مسلما ضريب موفقيت هم بالا ميره .

    مثلا همون سوال دايره هاي دوار در بخش حل مساله در اولش ممکنه صورت آدم رو اين شکلي کنه :

    اما با دانستن تکنيک + دانش پايه اي صورت انسان بدين شکل در مي آيد :

    خداحافظ تا فردا شب

    + امير 
    امير عرفانيان هم المپيادي بوده و به اينجور سوالها آشنايي زيادي داره . از وقتي که صداقت از ايران رفته عرفانيان تمرين دهنده خوبيه براي اين سوال ها .
    + امير 


    يه مقدار از اين تکنيکها رو احمد صداقت توي کتابش توضيح داده ,

    البته به صورت ناقص. شما با خوندن اونها بايد گسترششون بديد و براي خودتون رفرنس درست کنيد .

    يه سري از تکنيکها مال دوره دبيرستانمه (دکتر حسابي).

    اون تکنيک سرعت رو ما تو دبيرستان ياد گرفتيم , چون از حرکت و سرعت هم در المپيادسوال ميومد , ما بهش مسلط شديم . رابطه ک.م.م که خيلي ساده هست هم يه منبع خيلي خوب براي سوال هوشه(مثلا تو دايره هاي دوار) . ميشه ازش سوالهاي فوق العاده جالبي در آورد .همينطور مجموع اعداد روي شکلها و ترکيب گسسته و هندسه. کلا هوش چيز ثابتي نيست و ثابت شده که با تمرين هاي ويژه حتي هوش و سرعت انتقال رو ميشه افزايش داد. ولي باز هم بايد بگم اينها فقط تکنيکند و تا زماني که روي هندسه و رياضي گسسته و ترکيبات مسلط نباشيد چندان کارايي ندارند (اينها مکمل هستند).

    + مرتضا 
    امير عزيز
    اميدوارم بحث ما باعث بي حوصلگي ديگر دوستان نشود. از شما هم ممنونم که با صبر براي چيزي که من نوشته ام ارزش قا ءل مي شي و پاسخ صريح و بي غرض مي دي.

    دوست داشتم مساءل مهمي که من در نوشته ام مطرح کرده ام رو مي خوندي و بهش فکر مي کردي. اما گويا يک قسمت خاص بيشتر مد نظر تو بوده. اول بگذار بگويم از نگاه من «استعداد» پهنه وسيعي است که هوش سرعت عمل و ... همه جزيي از اون هستند. حالا بيا فکر کنيم در يک امتحان تنها يک فاکتور مد نظر است. سرعت. آيا آدم هاي خلاق بايد حتمن سريع هم باشند؟ آيا آدم هاي خلاق بايد حتما سخت کوش هم باشند؟ اينکه شما زحمت کشيده ايد درست است. هر کاري مزدي دارد. هر زحمتي اجري دارد. بايد به آن برسيد. من اين حرف ها را براي اين مطرح کردم چون شما حرف از بهترين زده بوديد. که دانشگاه جاي بهترين هاست. و من پرسيدم بهترين ها فقط سخت کوش ترين ها هستند؟ يک نکته کوچک هم که فکر مي کنم بدانيد اين است که «هوش» ديگر امروز همراه کلمه هاي ديگر مي آيد. هوش تصويري. هوش شنيداري. هوش لمسي. هوش درک مطلب و ...
    يا درباره کاريزما. با کدام سوال مي شود کاريزماي يک انسان را سنجيد؟ سرعت در تصميم گيري تنها يک فاکتور است. مي توانم تصور کنم نابغه اي را که ما ها سال ها با مس?له اي کلنجار رفته اما حل اش کرده. خوب، نابغه ما با سنجش ما راه به هيچ دانشگاهي پيدا نمي کند. چرا؟ چون سريع نيست. چون نتوانسته همه چيز را «حفظ» کند. تو فکر کن هوش تصويري اش کم بوده. هميشه بايد يک دفترچه با خودش مي داشته براي فرمول هايش. اينها مثال است. البته مثال مهم نقض. باز هم مي گويم چيز هايي است که با اين سوال ها نمي شود اندازه گيري شان کرد.
    من جمله آخر تورا اينطور تصحيح مي کنم که دانشگاه اگر در تصرف تنها زحمت کشان باشد به درد باهوشان کم تلاش نمي خورد. پيشرفت ما انسان ها از ترکيب اين دو گروه حاصل شده. ولي اينجا راهي براي رسيدن آن گروه ديگر نيست. فکر مي کنم خيلي جزءيات هست که ما در بحث مان ناديده ميگيريم. من فکر کنم دانشگاه جاي همه کساني است که مي خواهند آنجا باشند. هوش انواع متفاوتي دارد. سنجش بايد همه جانبه باشد. و البته ما در اين زمين زندگي مي کنيم که همه چيز سهميه است. کم است. ناياب است. و بايد براي بالا رفتن روي شانه ديگري رفت. افسوس.

    پانوشت : درباره سهميه در کنکور گفتن ندارد که درد مشترک است و گفتن اش تکرار مکرر بود. ديگر اينکه کار شما و ديگر دوستان که پي تکنيک و تمرين هستيد اشتباه نيست. شما گناهي نداريد. من به زحمات شما احترام مي گذارم و برايش ارزش قايلم. تمام حرف هاي من درد دل بود. نه هيچ چيز ديگر.
    آدورنو جمله اي دارد که مي گويد : زندگي نادرست را نمي شود درست زندگي کرد. جالا همه ما گرفتار زندگاني نادرستي شده ايم که بايد براي زحمت کشيد مان جواب پس بدهيم يا براي اينکه به اندازه کافي سريع نيستيم متهم به بي هوشي شويم.
    + ب 
    سلام
    ممنونم امير خان از پاسخي که داديد.
    لطف ميکنيد بگيد اين تکنيک ها رو از روي چه منبعي مطالعه کرديد؟
    مخصوصا اين تکنيک نسبت سرعت ...
    + امير 

    مرتضي , خوشبختانه من تو کامنتي که قبل از شما گذاشتم به موضوع قيف وارونه اشاره کردم (اگر او کامنت رو بخونيد متوجه ميشيد که من با حرف شما کاملا موافقم که بايد استاندار ورود به دانشگاه بالا باشه ).

    اما يه نکته اي در استدلال شما وجود داره که به نوعي حالت تناقض ايجاد ميکنه .

    شما به طور کلي لفظ نابغه رو به کار برديد , ولي مساله اينجاست که براي ورود به رشته ام بي اي يکي از فاکتور هاي مهم سرعت عمل و سرعت انتقال هست .

    اين جمله که گفتيد :

    "با وجود شما آدم هايي از جنس ديگه ...." به نظر من يک نوع سفسطه هست . چرا ؟

    چون مشخص نيست که اين جنس ديگه چه جنسي هست. و در ثاني شما تمام موارد سهميه و ارگان و ناديده گرفتيد و گفتيتد ما باعث وارد نشدن انسانهاي باهوش به دانشگاه ميشيم . اگر منظورتون آدمهاي خلاق هستند که مسلما بايد بتونند اين سوالهايي رو که ما جواب داديم خيلي راحتتر جواب بدند. آيا اونها نمي تونند چند تا تکنيک دست و پا شکسته رو ياد بگيرند؟ و در زمان کمتري به راه حل برسند ؟

    من گفتم رياضي امتحان آسون بود . شما گفتيتد آسون نبود(حتي گفتيتد ما از جنس انسان نيستيم) . حالا ميگيد بايد سوالها خلاقيت وار و طوري باشه که کاملا جديد باشند . خوب مسلمه که وقتي کسي نتونه سوالهاي فعلي رو جواب بده , نمي تونه سوالهاي خيلي پيچيده رو هم جواب بده .يعني من بايد باور کنم که يه انسان هوشش در مورد سوالهاي ساده از کار ميوفته !!!

    سرعت عمل و سرعت انتقال بخش لاينفک يک انسان باهوشه . وقتي در مديريت در شرايط سخت قرار ميگيريد بايد سرعت عمل داشته باشيد . به نظر من تلاش و کوشش هم بسيار شايسته هست و نبايد اون رو هم لگد مال کنيم . هوش انسان بخش کوچکي از موضوع هست . بيش از 60 در صد کار مربوط به تلاش و کوششه . نوابغ دنيا هم با هوششون به تنهايي کار نمي کردند . بلکه بارها در پروژه ها و اخترعاتشون شکست خوردند . پس چه عاملي غير از کوشش و تلاش باعث شد که دلسرد نشند و ادامه بدند.

    و در آخر به نظر من يه انسان ساعي و تلاشگر خيلي بهتر از يک انسان باهوش ولي کم تلاشه (حالا اگر باهوش هم باشه ميتونه بره اين تکنيکها رو ياد بگيره ). به نظر من آدم کم تلاش اصلا به در دانشگاه نميخوره و چون ذات علم جوييندگيه و شرط لازم براي جوييندگي هم تلاش و پشتکار و کوششه .

    واقعا عجيبه که حتي به خاطر تلاش و کوشش هم بايد جواب پس بديم !!!

    + nobodyelse 
    براي رسيدن به يه رتبه خوب بايد رو جيمت تسلط کافي داشته باشي !در ابتدا شايد بي اهميت بنظر بياد.ولي واقعا مهمه .تنوع سوال هم توش خيلي زياده.از شير مرغ تا جون آدميزاد !
    + مرتضا 
    امير عزيز
    در مورد زبان و اينکه شما بدون آموزشگاه مشغول خوندنش بوديد من در نوشته خودم اشاره کردم که ما «به صورت رسمي» چه چيزي به دانش آموز و دانشچو ها داديم که حالا انتظار سوال سخت داشته باشيم؟
    بذار اينطور بپرسم. سوال اصلي، بهترين ها چه کساني هستند؟ آيا لزوما کسي که بيشتر زحمت کشيده بهترين هست؟
    مسءله اساسي البته همين شيوه گزينش هست که شوربختانه در اون تنها تکنيک و سرعت مهمه. باور کن حتا بدون دونستن مفهوم مشتق مي شد با دونستن تکنيک همه سوالاتش رو زد. آيا کسي که تکنيک بلده و تمرين تکنينکي زيادي کرده و با نمونه سوالات آشناست و در سه ثانيه راه حل به ذهنش مي رسه لايق پذيرفته شدنه؟ من به قاطعيت نمي گم بله. «سرعت» در فهم سوال و مفاهيم تنها يک فاکتوره. به نظر من نابغه کسي هست که يک سوال تازه ( واقعا تازه) رو بتونه حل کنه بدون مشکل. ما اکثرمون اون چيز نابي که نابغه ها دارن رو نداريم. تمام تلاش ما اين هست که تمام احتمالات رو به چنگ خودمون بياريم. با از بر کردن تمام نمونه سوالات. خوب... آيا دانشگاه تنها بايد براي کساني باشه که زحمت مي کشند؟ سوال عچيبيه؟ نه؟
    ما فقط داريم کار يدي مي کنيم. همين. بيشتر ما هيچ خلاقيتي نداريم. به جاش سعي مي کنيم «تمام» خلاقيت ها رو از «حفظ» کنيم. اميدوارم از دست من نرنجي. ولي چيز هايي هم هست که قابل اندازه گيري با اين نوع امتحان ها که درش شهوت ديوانه وار براي «نمونه سوال» و «تکنيک» بيداد مي کنه نيست.
    خوب البته ممکنه تمام حرف هاي من براي سرپوش گذاشتن روي ناراحتي هام از امتحان و اعتماد به نفس بالاي دوستانم هنگام صحبت از درصد هاشون باشه. نمي تونم رد کنم. ولي اينکه مي گم نمي فهمم شما رو براي اينه که نمي تونم بفهمم اين امتحان اينقدر مهم باشه براي شما. که انگار ديگه هيچ چيز با ارزش ديگه اي وجود نداره و «همه چيز» ارزش فدا کردن به پاي اين راه رو داره. با وجود شما آدم هايي از جنس ديگه ( از جنسي که گاهي خيلي براي مشاغل خاص لازمه... آدم هايي که کاريزما داشته باشن... جامع الاطراف باشن... تک بعدي نباشن... در دنيا غير از تکنيک و سرعت و نمونه سوال دغدغه ديگري هم داشته باشن... اصلن جور ديگري فکر کنند و باشند) امکان حضور در رشته هاي خوب در دانشگاه هاي خوب رو به هيچ وجه به دست نميارن. دانشگاه در تصرف زحمت کشان است.
    يکي ديگه از مشکلات اصلي که همه رو به جون هم انداخته کمبود منابع هست. به نظر من هر کس بدون اينکه سازماني مثل سنجش وجود داشته باشه که بگه تو صلاحيت ادامه تحصيل داري يا نه تنها به صرف «علاقه» حق ادامه تحصيل داره. خودت به اين موضوع فکر کن. بي رحمانه نيست؟ که سازماني با استاندارد خودش تشخيص بده که تو «حق» ادامه تحصيل داري يا نه. بله وقتي منابع محدود هست چاره اي نيست. بهترين ها بايد انتخاب بشوند. بهترين ها يعني سريع ترين ها يعني زحمت کش ترين ها... نه لزوما با استعداد ها. متاسفانه.

    پانوشت : اميدوارم زيادي احساسي ننوشته باشم و کسي از دستم نرنجد. موضوع بحث رو هم اميدوارم تغيير نداده باشم.
    ارادتمند همگي

    + امير 


    من که خودم ديگه نميخوام تا 1 ماه اصلا به اين امتحان کوفتي توجه کنم . چون واقعا اذيتم کرد .مخصوصا با کاهش ظرفيت پارسال تهران که زحماتم رو به باد داد.

    من فکر نميکنم تو کشورهايي که سرشون به تنشون مي ازره اينقدر قبول شدن تو ام بي اي رو بي در پيکر کرده باشند .

    هميشه وقتي صحبت ارشد ميشه ياد همون قيف وارونه مي افتم که تو ايران از سر تنگش داريم وارد ميشيم و در کشورهاي پيشرفته از سر گشادش .

    اما با تما اين حرفها براي اينکه از اين فشار دوزخي راحت شديم همه باهم بخونيد :

    باده فروش مي بده

    باده فروش مي بده

    مي بده تا غم بره از ياد من

    آفتاب از اون گوشه ايوون پريد

    رقص و بهارون , همه چي پرکشيد

    غم نميخوام ؛ غم من از حد گذشت

    + امير 


    بله ,تکنيکها رو توضيح ميدم (البته به صورت خلاصه):

    حداقل داده ها :

    تو بخش کفايت داده ها ما دوتا اطلاع داريم که بايد بر اساس اونها جواب بديم . وقتي سوال رو ميخونيد به جمه آخر سوال توجه کنيد که از شما چي ميخواد .معمولا به دو صورته : .....است ؟ يا ....چقدر است ؟

    نوع اول به سوالهاي بله , خير معروف هستند . و نوع دوم سوالهاي عددي. تکنيک حداقل داده براي سوالهاي عددي به کار ميره . اين تکنيک ميگه :

    1- اگر سوال از شما عددي مطلق بخواهد حداقل داده لازم در اطلاع براي اينکه آن اطلاع کافي باشد اين است که , آن اطلاع يک درصد به همراه يک عدد مطلق را داده باشد و دادن يک عدد مطلق به تنهايي کافي نيست. يعني اگه يه عدد داده باشه شما به راحتي در 2 ثانيه اطلاع رو رد ميکنيد .

    2- اگه عددي که سوال از شما ميخواد درصد باشه ,دادن دو تا عدد مطلق به غير از عدد 1 شرط لازمه . ودادن يه عدد مطلق به تنهايي کافي نيست .

    3- اگه سوال از شما در يک شکل هندسي عددي را بخواهد ؛ نبودن عدد مطلق در يک اطلاع به منزله ناکافي بودن اطلاع هست .

    اما در حالتي که جواب سوال بله خير باشه در شکلهاي هندسي , شکل رو به مثلثهاي کوچيک بشکونيد و ببنيد آيا در اونها حالت معلوم ض زض يا ز ض ز يا ض ض ض بوجود مياد يا نه . اگر بوجود نياد اطلاع کافي نيست .(به اين حالت ميگن مدل معلوم) . شما ميتونيد تعداد زيادي مدل معلوم بوجود بياريد . توي اشکال , توي مجموعهاي عددي , توي معادلات خطي ....

    يه تکنيک ديگه که زيز مجموعه بالا حساب ميشه تکنيک نسبت سرعته (اين تکنيک تو المپياد هاي رياضي کاربرد داره ) :

    وقتي نسبت سرعت حرکت دو متحرک رو داشته باشيم کافيه که جابه جايي يکي رو براي بدست آوردن جابجايي ديگري بهمون بدند.

    اين تکنيک يه تناسب سه گانه هست که يه طرفش مستقيمه و يه طرفش معکوس و از 6 عنصر تناسبي تشکيل شده . دو سوال از سوالهاي امتحان امسال با همين تکنيک حل ميشد.

    اما تکنيک چرخش و ثابت بودن شکلها :

    اين تکنيک براي سوالهاي هندسي و داراي شکل به کار برده ميشه و احتياج به قدرت انيميشن سازي(چرخش) ذهني داره (نه تجسم ثابت) .بايد ببينيد شکلي که در مقابل شما قرار داره با هر اطلاع به صورت جداگانه ميتونه به يک حالت منحصر به فرد (ثابت) برسه يا نه . اگر به حالت منحصر به فرد برسه اطلاع کافيه و اگر نرسه اطلاع کافي نيست. (در واقع يک حالت شرط لازم و کافي داره).

    در کل : اين تکنيکها رو با تعريف نميشه خيلي خوب روشن کرد و بايد با مثالهاي عيني ديده بشند تا خوب ياد گرفته بشند مثل مکانيکي که بايد موتور ماشين رو باز و بسته کنه تا مکانيک بشه. البته تکنيکهاي ديگه اي هم هستند .مثل :

    1-نسبت هاي بيشمار

    2- جدول قيمت فروش و خريد

    3- محاسبه مجموع درصد هاي اعمال شده

    دليل اينکه شما ميبينيد يه نفر رتبه تک رقمي در اين امتحان مياره اينه که با اين تکنيکها آشناست و خوب بهشون مسلطه .

    + محبوبه 

    درسته! من کامل با نظر شما (آي تينک ايت جاست ديپندز آن يور چنس!) موافقم!

    در نهايت اميدوارم همه به اندازه زحماتشون نيبجه بگيرن!

    من معتقدم اعلام دير نتايج راهيست براي تقلب درنتايج! يعني واقعا عوامل سنجش اين مدت طولاني در قرنطيته مي مونن!؟ به نظر من نه!

    + ايمان 
    سلام بچه ها.
    من که از ديروز خوابم!!!
    واي چرا اينقدر به هم ميپرين، مگه قرار نبود هرکي نظر شخصيشو بگه، خوب معلومه که هرکي توي يه درس و مبحث قويه، يکي واسش رياضي آسون بوده يکي جيمت، هيچ کدوممون هم علامه دهر نيستيم به خدا، همه يکي دو سال زحمت کشيديم، الان هم هرکي نظر خودشو ميگه. عيب نداره که.
    من پارسال فقط از شب يلدا خوندم، يعني کمتر از دو ماه، رتبم 850 شد، امسال هم از مرداد شروع کردم اما چون سرکار ميرفتم اونقدر زياد نخوندم ولي تقريبا کامل خوندم. نظر من در مورد سئوالا که کاملا نظر شخصيمه و ممکنه اصلا درست نباشه اينه:
    * جيمت: در کل به نظرم بهترين معيار واسه سنجش بچه هاي ام بي اي همين مبحثه، چون کاملا يه چيزه ذاتي و استراتژيکه، بعضي ها مثل من مهندسي بودنو رياضيشون خوبه، بعضيا زبانشون فوله، اما توي اين بيشتر بر ميگرده به ذات افراد، هرچند که تلاش و تمرين هم تاثير داره. بگذريم، مبحث حل مساله واقعا ساده تر و کم زمانبر تر از سال پيش بود و ميشه گفت يه سطح متوسط داشت، نميشه گفت سخت بود. نسبت به 2 3 تا سئوال واقعا سخت و وقتگير پارسال.
    اما استدلال هم همون جور که بچه ها گفتن يه نموره تکنيکي تر شده بود، واقعا بايد فکر و زمان روشون خرج ميکردي، البته يکي دو تا هم به نظرم زياد جالب و استاندارد نبودن، در کل استدلال سخت بود و احتمالا خيلي درصدمونو با اون چيزي که فکر ميکنيم عوض خواهد کرد (خدا بخير کنه).
    اما کفايت داده: حرص منو در آورد، واقعا سختترين کفايت تاريخ ام بي اي بود. اگه ميخواستي بزني بايد وقت صرف ميکردي که اصلا کار معقولي نبود.
    درک مطلب: ارزش حرف زدن نداره :دي شوخي کردم، نسبتا نرمال بود، چيزه خاصي نميشه در موردش گفت
    تصحيح جملات: فکر نکنم هنوز تکليف طراحا با خودشون روشن شده باشه که هدفشون از تصحيح چيه و بايد چه تيپ سئوالاتي بدن، البته من واسه تصحيح کم وقت گذاشتم و نميتونم زياد نظر بدم.
    در کل جيمت فقط حل مسالش آسونتر بود ولي در کل به نظرم اگه سختتر از پارسال نباشه آسونتر هم نبود. من کلا 33 تا زدم چون از خير بعضيا به خاطر وقت گذشتم. و فکر کنم بين 55 تا 65 بيشتر نشم.

    رياضي: آسووووون. يعني خدايي بي انصافيه بگيم سخت بوده. بعضيا زمانبر بود ولي به قول بچه ها ايده خاصي نميخواست، حتي اگه متوسط هم خونده بودي راحت ميشد 25 تا بزني. البته نبايد از وقت هم گذشت، چون خيلي ها وقتشون رو جي مت صرف کردن، مثل من، و مجبور بودن از خير سئوالاي زمانبر رياضي بگذرن. اگه وقت کافي باشه راحت اين رياضي رو بالاي 80 ميشه زد. من کلا 17 تا زدم که خيلي کمه اما اونايي رو زدم که وقتمو نگيره و مطمئن باشم درست ميزنم، البته 2 تا سئوال توي محاسبات اشتباه کردم و حسابي وقتمو تلف کرد. والا ميشد 23-22 تا زد. در کل نسبت به سطح سئوالا و اشرافم روي رياضي اصلا راضي نيستم، اصلاااااااااااااااا و همين مطلب خيلي بهم ضربه خواهد زد. درصدم احتمالا بين 45 تا 50 ميشه.

    زبان: فکر کنم داره به شيب تندي به سمت سادگي ميره سال به سال و به نظرم امسال نرمال بود آزمون. و اگه در همين حد نگه دارن مناسبه. زبانم خوب نيست نميگم درصدمو

    به هر حال اميدوارم هرکي بيشتر تلاش کرده و واقعا حقشه بهتر بشه، خودم هم اصلا ادعا ندارم، چون ميدونم نسبت به خيلي ها کم وقت گذاشتم. اما يه نکته باحال اين بود که تا 10 دقيقه از آزمون زبان من داشتم رياضي ميزدم و با اينکه رديف جلو بودم هيچيکي کارم نداشت، تا اينکه رئيس جلسه گفت هنوز داري 1 رو ميزني گفتم خوب کسي ازم نگرفت
    همتون رو دوست دارم، موفق باشين
    + امير 

    براي منم سواله که چرا تازه اوايل خرداد ميخوان کارنامه رو بدن . تازه دو هفته بعد دفترچه ظرفيت ها و تازه چند ماه بعد توي شهريور نتيجه نهايي . در صورتيکه همه اين کارها براي سراسري توي 1.5 ماه انجام ميشه .ولي براي ارشد 7 ماه !!!

    مراقب من که دختر خيلي مهربوني بود . حتي وقتي افتادم تو آفتاب که داشت سرمو کباب ميکرد . خودش اومد جاي منو عوض کرد بدون اينکه ازش بخوام . خوب اينهم از شاهکارهاي سازمان سنجشه که مراقبهاي امتحان رو حتي آموزش درست نميده و توجيهشون نميکنه .

    وقتي زمان امتحان تموم ميشه براي جلوگيري ار بي عدالتي حداقل مراقب بايد بگه همه برگه ها بالا . واگر هم کسي زود تر دفترچه رو باز کرد بايد همون جا دفترچه شو ازش بگيره .

    حالا که امتحان تموم شده همه باهم اين شعر رو بخونيد تا ذهنتون منبسط بشه :

    واي واي من آمده ام

    واي واي

    عشق فرياد کند

    من آمده ام که ناز بنياد کند

    اي دلبر من الهي صد ساله شوي

    در پهلوي ما نشسته همسايه شوي

    + nobodyelse 
    محبوبه عزيز آخه مراقبه کلا شوت بود .چون وقتي که گفتن وقت تمومه من بازم داشتم مي زدم و هيچکي کار به کارم نداشت :دي...آي تينک ايت جاست ديپندز آن يور چنس!
     <      1   2   3   4      >