اين دنيا پيچيده تر از اوني هست که فکر ميکنيد .
به عنوان مثال هيچ وقت فکر کرديد که چرا هيچ پيغمبري در آمريکاي جنوبي ظهور نکرد. يا اينکه چرا برخي انسانها ناقص به دنيا مياند.

چرا يک نفر در کنگو به دنيا مياد و يک نفر در سوئد .از نظر ديني ملايان مي گويند عدالت خداوند آن نيست که به همه به مقدار مساوي بدهد بلکه بايد به هر کس به اندازه قدرش بدهد. خب اين جمله خودش شک برانگيزه . چون قدر انسان قبل از تولدش معلوم شده (پس چرا هيتلر ناقص به دنيا نيومد؟). پس چطور بر اساس تفاوتي که بين انسانها در تولد , مکان تولد و تقدير وجود داره در قرآن گفته شده که در قيامت ترازو هاي عدالت رو بر پا ميکنيم و...

منظورم اينه که چطور مکان اين امتحان که دنيا باشه اين طور بر اساس تفاوت و شانس و تقدير قرار داده شده ولي در قيامت همه چيز بر اساس ترازوهاي عدل و بسيار دقيق حساب ميشود.

اين مطالبي که نوشتم ريشه بحثي هست که شماها داريد ميکنيد . در واقع بحث شما زير مجموعه کوچيکي از اونه .کلا سه تا ديدگاه در مورد خدا وجود داره .

1- eitheist يعني کسي که به طور کامل وجود خدا رو انکار ميکنه .

2- agnostic يعني کسي که در مورد وجود خدا شک داره .نميدونه وجود داره يا وجود نداره .

3- religious انسان ديندار و معتقد به وجود خدا .(حالا چه به صورت يگانه و چه به صورت خدايگان مختلف).

مساله اينست که هم دلايلي براي رد وجود خدا هست و هم دلايلي براي وجودش. کاوه جان در آخر به شما بگم که , از دانشگاههاي ايران نميتوني توقع علم و توليد علم رو داشته باشي . علت اساسيش اينه که در محيط هاي ائدولوژيک و بسته علم و سيستم علمي هم دچار خفقان ميشه (چون سيستم بر اساس شايسته سالاري بنا نشده). اگر واقعا علم دوست هستي بهتره هميشه بدنبالش باشي و به خاطر يه استاد بيسواد اونو کنار نذاري و نااميد نشي.اين تجربه اي بود که تو پايان نامه ليسانس نر افزارم داشتم . کسي که واقعا به دنبال علم باشه و ازش لذت ببره اجازه نميده حرفهاي سخيف چند تا استاد نما دلسردش کنه . به نظرم دانشگاه هميار علم دوست هست نه عالم کنندش. واقعا با اين برنامه آموزشي و پاس کردن يه تعداد واحد عقل سليم ميگه محاله کسي دانشمند بشه .

سلام

من سال دوم آي تي هستم توي دانشگاه مازندران (سراسري)

قصد دارم برا فوقم ام بي اي بخونم

نسبتا فکرام رو هم کردم

ولي بين اينور و اونور موندم . زياد مسائل مالي برام مهم نيست

فقط مي ترسم اونور نتونم خودمو برسونم به بقيه دانشجوها

در مورد اونور خواهشا يکمي مفصل تر توضيح بدين

چه کشورهايي ميشه رفت که تو ايران از ارزش خوبي برخوردار باشن؟

چي جوري بايد بريم ؟ اصلا بايد با دانشگاه خودمون هماهنگ کنيم يا نه ؟ راهش چيه ؟

آيا همه دانشگاه ها تافل مي خوان ؟

ممنون فقط اگه مي شه در مورد دانشگاه هاي اونور توضيح بدين

دمتون گرم يا علي

سلام.

دستتون درد نکنه بابت همه چي. من از وبلاگ شما در حد نيازم گهگاه استفاده کردم.از زحمات شما هم تشکر مي کنم.چون فکر مي کنم آدما بايد به زحمات ديگران احترام بگذارند.

دوست عزيز!

من نخواستم اثبات کنم که خدايي نکرده شما نمي فهميد! تعجب ميکنم که از کدوم جمله من اين برداشت رو کردي!!

حرفاي شما درست و متين.من هم به عنوان کسي که 6 سال تو همين مملکت درس خوندم و با آدماي زيادي برخورد کردم که واقعا با استعداد و باهوش بودند اما از نظر مالي در مضيقه بودند و خرج تحصيلشون رو خودشون در مياوردن.

من فقط خواستم بگم که نگاهمون رو گسترش بديم و با ديد بازتر جامعه اطرافمون رو بشناسيم.

بيش از اين هم سر شما و دوستان رو درد نميارم.

اميد که انتهاي مسير زندگيمون حسرت يک لحظه از دست رفته رو نخوريم.

هميشه ممنون و سپاسگزارتون خواهم بود.شاد باشيد.

سلام

3 سالي هست که گهگاه به وبلاگت سر مي زنم. اگرچه مطالب خوبي مي نوشتي ولي از يه مساله اي که نگفتي و شايد هم اطلاع نداشتي که بخواي بگي خيلي ضربه خوردم. 3 سال گذشت تو ارشدتو اگه اشتباه نکنم صنايع-آزاد گرفتي، حالا هم که پشيموني. اين احساس حسرت اگه فقط مربوط به علمه که گور باباي علم. هدف اول و آخر زندگيه. اين مملکت فقط دانشگاهاش نيست که داغونه تو بگو چه چيزش درسته؟؟؟ منم از جهتي توصيه مي کنم به رفتن از ايران. نه صرفا به خاطر علم که درس مي تونه بهانه ي خوبي باشه براي رفتن و شروع يه زندگي بهتر در يه کشور خيلي بهتر. و از جهتي ناراحت مي شم که بعضيا (بهت بر نخوره کاوه) که از نظر علم و استعداد کمتر از رقباشون هستن.(يعني توان علمي و استعداد لازم رو براي قبول شدن در شريف و تهران ندارن) خيلي راحت با پول ميرن يا داخل يا خارج سرشونو يه جا گرم مي کنن. ولي چقدر بچه هاي با هوش و با استعدادي که روزانه ي شريف و تهران قبول مي شن. راحتم قبول مي شن ولي هيچ وقت خيال رفتن به اين راحتي به مخيلشون راه پيدا نميکنه. چون 7-8 ميليون واسشون مبلغ خيلي زياديه.

آقاي مدير!

ممنونم از توضيحاتتون.فقط شما ظاهرا خيلي تند مزاج هستيد و شديدا با کنايه حرف زدن رو دوست داريد که البته چيزه تازه ايي نيست.مردم ما عادت دارن با کنايه حرف زدن و حرف شنيدن رو!!!

شما زحمت کشيديد اين پست رو نوشتيد،بنده هم فقط نظرم رو نوشتم!

ضمنا من نگفتم که همه آگاه هستند! من فقط گفتم تمام کساني که اين وبلاگ رو مي خونن 4 سال تمام با اساتيد خودشون به نوعي سر و کله زدند.به نوعي توضيح واضحات چرا؟!

10 يا 15 مليون پول هم براي خيليا پوله فکر نمي کنم رقم نا چيزي باشه!!!

در اين که وقت گذاشتي و دلسوزانه اين مطالب رو نوشتي شکي نيست اما تمام حرف من دوست عزيز،اين بود که اينقدر محکم همه چيز رو نکوبيم که صداي شکستنش ديگران رو مايوس و دلزده کنه.همين.
اميدوارم که دلتون از موفقيت هاي زياد لبخند بزنه هميشه.

سلام.کاوه جان تبريک!

فکر مي کنم با نوشتن اين پست دست کم به اندازه چند هزار نفرو از چرخه رقابت ام بي اي به طور کامل حذف کردي!

به نظر من خيلي از شرکت کنندگان ام بي اي نمي دونن چرا مي خوان بيان اين رشته رو بخونن.صرف اين که اسمش کلاس داره و يه جورااي از رشته ليسانسشون جداشون مي کنه ميان سراغ اين رشته! حالا بماند...

کاوه عزيز،از رفتن به دانشگاه هاي خارجي نوشتي.دوست دارم بدوني من و خيليا مثل من اگه پول داشتيم فوق ليسانس که سهله کلا از بچگي مي رفتين اون ور نه از وقتي که در اوج جواني پيرمون کردن!

روي صحبت ت فکر ميکنم فقط با بچه مايه داراس!والا خيلا عمرشونو پاي همين کنکور به ظاهر عادلانه دارن دود مي کنن که چي؟ که به يه موقعيت بهتر شغلي و اجتماعي دست پيدا کنن غافل از اين که توي مملکتي که روابط حرف اولو ميزنه جايي براي تخصص نخواهد بود!

شما هم فوقتو گرفتي،دمت گرم.اما اين رسمش نيست که ته دل همه رو خالي کني.الحمدا... همه آگاهن تو اين دوره و زمونه!

کسي که 4 سال تو دانشگاه دره ليسانسشو سپري کرده خودش مي دونه که واقعا تو هر دانشگاهي يا استاد خوب پيدا نميشه اگرم که باشه مدام در سفر دور دنياست!

به هر تقدير،جواناي اين مملکت اگرچه سخت زندگي مي کنن اما شک نکن که باهوشن و از خيليا بهتر.

يادت باشه که هيچوقت عامل اراده و پشتکار رو ناديده نگيري که دنيايي رو ميسازه.

با آرزوي موفقيت

واي چقدر نااميد كننده

من چند روزيه تصميم گرفتم MBA رو بخونم ولي با اين حرفا ....!؟

واقعيت واقعا تلخه

منم با نظر شما موافقم. فقط در رشته شما نيست در خيلي از رشته هاست الان منم منتظرم که نتايج ارشد بيايد البته نه در رشته شما. راستش من درباره رشته هاي ديگر نميدانم ولي لااقل در رشته ما يا همه استاداي خوب يا بازنشسته شدن يا مردن يا در حال بازنشسته شدن هستند. راستش تو رشته اي که من ميخواهم بخوانم يک استاد واقعا خوب پيدا ميشود که آنهم فاميل ماست آن هم مرا تشويق مي کند تا برم در خارج درس بخوانم و فقط ميگويد مقاله بده و زبان بده و معدلت را در فوق ببر بالا تا بتوني پذيرش با فاند بگيري. بايد خدمت دوستان بگم منم پول ندارم . تازه يک چيز ديگر اين رشته را امسال ظرفيتش را کم کردن يعني نصف کردن ظرفيت را و تازه يکي از دانشگاهها دارد اين رشته را کلا جمع ميکند!!!!

منم دوست دارم به کشورم که کشور اجدادم بوده خدمت کنم و در آن ادامه تحصيل بدم ولي آيا با اين وضعيت که دارد پيش ميرود آيا ميشود؟؟؟ ميترسم تا چند سال ديگر اين رشته کلا مثل دانياسورها در ايران منقرض شود!!!1