سلام کاوه جانخوشحال شدم که دوباره تو بلاگت مطلب گذاشتي
حرفاتو قبول دارم چون منم دارم لمس مي کنم! اما کليتش رو نه! شايد اينجا جاش نباشه انقدر شديد تو دل بعضيا رو خالي کني! فکر کنم بعد از دوره ليسانس الان همه ما از ضعف دانشگاه ها و استاداشون ديگه خبر داريم!
حرف من اينه که ديدگاه ها فرق داره!سرنوشت ها فرق داره! سقف آمال و آرزوها براي هر کسي مطمئنا متفاوته!اگر نظر من رو هم بخواي با حرفات موافقم اما مگه چند نفر شبيه ما هستند؟ شايد يکي به خاطر مشکل ماليش نتونه بره اون ور ! و فکر و ذکرشو بذاره واسه دانشگاه روزانه رفتن تو اين مملکت! شايد يکي واسه ازدواج بخواد!!! يکي واسه مدرک کاري و 1000 جور هدف ديگه!
اين حرفا ديدگاه توئه! البته نظر منم هست منکر هيچکدوم از حرفات نيستم اما زدنش اينجا به نظرم خيلي جالب نبود!