• وبلاگ : برترين وبسايت رشته ام.بي.اي و مديريت اجرايي
  • يادداشت : MBA Vs. Entrepreneurship
  • نظرات : 2 خصوصي ، 58 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4      >
     
    + امير 
    سلام من دانشجوي دکتري مکانيک هستم و يک سال ديگه درسم تمام مي شه مي تونم جذب يه دانشگاه بشم ولي اين منو ارضا نمي کنه دوست دارم بهتر کار کنم به همين خاطر تصميم گرفتم دوباره توي رشته مديريت ادامه تحصيل بدم به نظر شما mba (کدوم گرايش؟) بهتر مي تونه به دردم بخوره يا کارآفريني ؟ ( با احتساب اينکه من فکر کنم در آزمون mba با توجه به دروس رياضيات و جي مت راحت تر قبول بشم) لطفاً راهنماييم کنيد.
    با تشکر
    + سيروان 
    آقا بازار کار رشته کارآفريني چطوره?

    ببين ، قبول ! نقد كردي ،‏دستت درد نكنه !

    ولي راه چاره پيش پا من نزاشتي ، نميدونم شايد اين به اين خاطره كه خوب دقت نميكني !

    از من خواستن كه يك مطلب بنويسم و با تعريف اين دو رشته تفاوت هاشون رو پر رنگ كنم !

    شما تنها زحمتي كه كشيدي حرف هاي منو نقض كردي كه كار سختي نيست !

    كلا حرف معمولي زدن سخت نيست ! شما مشكل رو حل كنين ، يك تعريفي رو ارائه كنين كه كسي كه ميخواد براي اولين بار در مورد اين دو رشته بدونه يه چيزي دستگيرش بشه...

    فرض كن ، ميخواي براي يه داوطلب كنكور سراسري بگي رشته عمران چيه !؟ چي ميگي !؟ از حركت پرتابه ميگي يا از حركت الكترون تو مدار !!!؟

    بايد به يه زبوني بگي كه قابل تشخيص باشه...

    عمران : علم تحليل و شناخت سازه ، طراحي ، اجرا و نگهداري سازه ،‏اعم از آبي و خاكي و بتني و ... خوب اون داوطلب چي ميفهمه از اين حرف ؟!؟!؟!

    =====

    يه روز يه بابايي داشت خونه مي ساخت ،‏يكي ميرسه ميگه :‏الو اينجوري نمي سازن كه ! اون بابا برگشت گفت : پس چه جوري مي سازن . اون آقاه ميگه : من چه ميدونم ، ‏ولي اينجوري نمي سازن !!!!!!!

    + اميرحسين سرفرازيان 

    سلام

    مسلما هدف شما مشوش كردن نيست اما بايد در انتخاب كلمات و ادبيات اداي اونها دقت كنيم چرا كه به راحتي ممكنه يك نظر

    شخصي اثر مخرب به بار داشته باشه

    همونطور كه ديدي برجسته كردن سه جمله در سه كامنت اثر نامطلوبي براي شما داشت.اين قدرت واژه ها رو بر روي ذهن مي رسونه اين جملات همونطور در شكل دهي ديدگاه مخاطبان اثر داره.

    حال توضيحات:

    1. فارغ التحصيل MBA نه تنها Specialist نيست که با سمت و سوي واحدهايي که مي گذرونه کاملا Generalist و

    همه چيز دان به بار مي آد. کسي که هم از مديريت و عمليات مالي و حسابداري در شرکت تا حدي سر در مياره هم مفهوم

    بازاريابي مي فهمه هم از رفتار سازماني و مديريت منابع انساني چيزهايي مي دونه هم ارتباطات و حقوق تجارت تا حدي بلده و هم

    تئوريهاي مديريت و علم اقتصاد رو تا حدي مي فهمه پس اين شخص اصلا متخصص نيست هر چند در زمينه اي بيشتر وارد شده

    باشه.

    2. کسي که ابتکار ميزنه!، MBA يعني کسب مهارت براي حرکت در دنياي کسب و کار مهندسي نيست که اگه بتوني مثلا اتلاف

    توان در ماشين القايي قفس سنجابي رو به اندازه 1% کمتر کني از ابتکارت دنيا به وجد بياد و يا از خلاقيت تو در يه طرح معماري

    پيشرفت حاصل بشه. قراره تو به عنوان يک فارغ التحصيل بتوني خوب ارتباط برقرار کني خوب فرايند کسب و کار رو بفهمي و

    خوب برنامه ريزي و کنترل و در نهايت مديريت کني. جايي براي ابتکار نمي مونه، البته به معنايي که از نظر شما بر مي آمد

    وگرنه هر فرايند انساني با خلاقيت و نوآوري مي تونه همراه باشه.

    3. مشاوره هاي حياتي مي ده: من خودم دانشجوي MBA هستم پس به خودم اجازه مي دم اين ضرب المثل رو ذکر کنم که کار

    هر بز نيست خرمن کوفتن، براي مشاوره حياتي بايد سالها دود چراغ خورد و خاک کف بازار جارو کرد. حال چه MBA باشي چه

    مديريت بازرگاني و ... ، اين رو هم مي دونيد که مشاوره يکي مسيرهاي شغلي فارغ التحصيلان MBA مي تونه باشه که اون هم

    به سرعت حاصل نمي شه

    فکر مي کنم که همه تا بحال شنيديم که هدف از MBA کسب مهارت کسب و کار و نه فقط مديريت! براي افراديه که در زمينه اي

    تخصص دارند، مثلا پزشکند يا مهندس يا معمار و ... ، حال اين افراد در شغل قبلي خودشون مي تونن مفيدتر باشن و البته به ارتقا

    بيشتر فکر کنن اين يک حالت رو در بر مي گيره که اصلي ترين حالته

    حالت ديگه افرادي که به اندازه کافي در کسب و کارهاي مختلف مشغول بودند. مثلا مهندسي که در چند صنعت مختلف کار کرده دارويي، ليزينگ و خودرو حال با کمک MBA به فرد کاملي تبديل مي شه که درکي از فضاي چند صنعت داره و مي تونه وارد شرکتهاي مشاوره کسب و کار بشه

    فردي رو در نظر بگيرين که مهندسي خونده و در ايران خودرو کار کرده حال با خوندن MBA مالي وارد دنياي بانکداري مي شه

    اينم يه حالت

    و شما برنامه ريزي شهري خوندي چند سالي هم کار کردي، حالا هم MBA مي خوني تصميم مي گيري کسب و کار خودت رو راه بندازي، اين کار رو با اطمينان بيشتري انجام ميدي چرا که با فضاي پروژه هاي برنامه ريزي شهري آشنايي، قوانين تجارت رو مي دوني، نياز مالي و حسابداري شرکت کوچيک خودتو مي توني تامين کني، مي فهمي تبليغات و بازاريابي چيه و چطور مي شه ازش استفاده کرد و چطور منابع انساني جذب و به کار بگيري

    اينها حالات متداول مسيرهاي شغلي هست كه از MBA مي گذره، ضمن اينكه خيلي از مديران ما براي ژستش MBA گرفتن

    البته از اينجور كامنت ها اصلا خوشم نمياد ، من كه تو پستم گفتم من نظرم رو ميدم و هركي ميخواد بگه شايد نظر من اشتباه باشه ، مشوش كردن و... اصلا كلمات قشنگي نيست...

    امير جان يك كامنت هم ميزاشتي كافي بود !

    اگه من اشتباه نوشتم لطفا تعريف خوبي بنويس تا جايگزين كنم...

    اگه هدف تشويش ذهن مردم بود كه اين بلاگ رو راه نمينداختم !

    پس كمك كن...

    + اميرحسين سرفرازيان 

    بهتره ذهن ديگران رو مشوش نکنيم.

    + اميرحسين سرفرازيان 

    مشاوره هاي خيلي حياتي مي ده!!!

    + اميرحسين سرفرازيان 

    کسي که ابتکار مي زنه!!!

    + اميرحسين سرفرازيان 
    MBA يعني متخصص!!!
    + اميد 

    تو امريكا كه ديگه اصلا بحث ام.بي.اي فيصله پيدا كرده ( البته اين صحبت به نقل از يكي از دوستاني هستش كه 10 سال قبل مدرك ام.بي.اي اجرايي رو از ام.آي.تي گرفتن)

    به گفته ايشون براي فارغ التحصيلان امروز ام.بي.اي تو امريكا اعتبار كمي قائل هستن و البته اين موضوع برميگرده عدم موفقيت و عدم شايستگي جمعي از اين فارغ التحصيلان.

    ولي اگر بحث كار باشه‍، كشورهاي عربي پتانسيلشون بالاست، به شرطي كه زبان عربي رو هم بلد باشي...

    مسلما هر كشوري ايرادهايي داره،‏ ولي لا اقل تو كشورهاي جهان پيشرفته مطمئن هستي كه كارها اصولي داره، رو حساب و كتابه، نظم هست. نه اينكه مثه سيستم ما هفته خيال باشن و مارو به هر سازي بخوان برقصونن...

    نتايج نهائي رو كي ميدن پانته آ‏‏ ؟ اصلا مشخصه ؟!
    + پانته آ 
    من راستش تنها زندگي كردن رو دوست ندارم. ولي تمام دوستانم كه فوق ليسانس دانشكده خودمون بود اپلاي كردن و رفتن.
    + س 
    بچه ها مالزي دانشگاه مولتي مديا هزينه اش مثل آزاد اينجاست ولي يكم هزينه اقامتتون زياد مي شه يعني 10 ميليوني همش مي شه ولي بعد از درس اصلا موقعيت كار اونجا نيست بايد برگرديد. اين شانس خوبي براي دوستاني كه مي خوان برن!جديدا هم خيلي از ايرانيها اونجا رو انتخاب كردن!تازه بعضي از سهامداراي اين دانشگاه ايراني هستن بخاطر همين خيلي ايرانيها رو تحويل مي گيرن.

    اميد جان !

    خارج رو ميشه تعريف كني ؟!

    بعدش رشته اي كه ميخواي تو خارج بخوني رو هم نام ببر.

    تا من مشكلاتت رو برات نام ببرم ( كه 100 البته خودت بهتر از من ميدوني ! )

    همين ام.بي.اي تو يه دانشگاه معمولي آمريكا فقط 40 - 50 ميليون هزينه داره و اينو خوب ميدوني كه ام.بي.اي اصلا بورس و ... نداره !

    تازه اين بدون هزينه زندگي هست !

    بعد هم هيچ تضميني نيست كه تو اون جامعه به شما كار بدن ! بعد از اتمام تحصيلات بگن خوش اومدي !!! ( اميدوارم فكر نكني كه اونا سعي در جذب ما دارن ! نه ! چون سالانه يه دانشگاه معمولي 100 تا ام.بي.اي ميگيره و حداقل 35% اونا بعد از 3 ماه اصلا كاري پيدا نميكنن !!!! اطلاعات عينا از رنكيينگ ام.بي.اي سال 2006 گفتم... )

    اونوقت به نظرت منطقيه كه براي ام.بي.اي آدم بره خارج !؟

    حالا رشته هاي ديگه ممكنه يه منطقي داشته باشه ولي ام.بي.اي اصلا ! مگه اينكه يكي تضمين كنه كه بعد از فراقت از تحصيل يه كار ثابت حاضر و آماده برات هست !!!!

       1   2   3   4      >